تلویزیون چیز دیگری میگوید!
بسمالله الرحمن الرحیم
این متن در ماهنامه رشد معلم (دی ماه 95) منتشر شده است. (جهت دریافت مقاله کلیک کنید)
سال گذشته در کلاس تاریخ و هنگامیکه مشغول بحث دربارهی یک واقعهی تاریخی معاصر بودیم؛ دانش آموزی داشتم اصرار داشت آنچه من میگویم و در کتاب درسی هم نوشتهشده اشتباه است و چنین استدلال میکرد: «آقا! من مطمئنم شما اشتباه میکنید! خودم توی تلویزیون – شما بخوانید ماهواره - دیدم که چیز دیگری نشان میداد!» از او پرسیدم: «به نظر تو واقعاً اعتبار گفتههای من معلم یا نوشتههای کتابهای تاریخی درستتر است یا آنچه تلویزیون نشان میدهد؟» جواب داد: «آقا شما میخواهید بهزور حرفهای خودتان را به ما یاد بدهید و بر اساس منافع شخصی و سیاسیتان حرف میزنید. اما برنامه تلویزیونی واقعیت را نشان میدهد!»
آموزش ناهمسان
نمیدانم خوانندگان این مقاله، موقعیت مشابهی را در کلاس درس خود تجربه کردهاند یا نه اما به نظر میرسد این مسئله منحصر به کلاس درس من نیست. امروزه بسیاری از نظامهای آموزشوپرورش دنیا درگیر پدیدهی «آموزش ناهمسان» هستند. تا قبل از ظهور رسانههای نوین، آموزشوپرورش بهعنوان نهادی رسمی، مجموعهای از مطالب کاملاً مشخص و مورد تائید ساختار قدرت را بهطور سنتی منتقل میکرد. معلم اصلیترین مرجع علمآموزی و دریافت اطلاعات صحیح و معتبر بود و زبان گویای دیگری بیرون مدرسه وجود نداشت که مطالب خود را برای دانش آموزان بیان کند و آنها هم مخاطبش باشند. اما امروز، رسانهها وظیفهی آموزش غیررسمی و آموزش پنهان را برعهدهگرفتهاند و در بسیاری اوقات محتوایی مغایر با محتویات مصوب درسی را ارائه میکنند. در چنین شرایطی دانش آموزان در یک فرایند دائمی، آموختههای خود از تلویزیون و اینترنت و ... را با مباحث رسمی درسی مقایسه کرده و دچار تعارض میشوند. این آموزشهای ناهمسان میتواند لطمههای جدی به تعلیم و تربیت وارد سازد. اما این تنها چالش نهاد آموزش با رسانهها نیست...
رسانه بهجای معلم
مطالعات صورت گرفته در بریتانیا به این دغدغه میپرداخت که گروه همالان و خویشاوندان میتوانند برای پسرهای جوان مهمتر از معلمانشان باشند و فقدان معلمان مرد بهعنوان الگوهای نقش در مدارس از سوی رسانهها بهعنوان یک نگرانی مهم مطرحشده بود. پژوهش صورت گرفته در چهار مدرسه در هرتفورشایر انگلستان هرچند رابطهی مذکور را تائید نکرد اما مسئلهی مهمتری را نشان داد: برخلاف ادعای دولت و رسانهها که معتقدند معلمان مرد الگوهای نقش دانش آموزان میباشند، ارجاع بسیار ضعیفی به این قشر وجود داشت. در عوض سلبریتی ها (یعنی ستارههای برآمده از رسانهها) همچون ورزشکاران، بازیگران و خوانندههای موسیقی انتخاب اصلی دانش آموزان بود. این تحقیقات نشانهای از یک چالش دیگر رسانهها با آموزشوپرورش بود: جایگزینی الگوهای رسانهای بهجای الگوهایی که سعی میشود در مدارس برای دانش آموزان معرفی و تبلیغ شود.
بهسوی مدارس هوشمند
رسانهها باعث دگرگون شدن کیفیت و شیوههای عمل مراکز رسمی علمی میشوند و آنها را وامیدارند تا خود را پیرامون انطباق با کاربرد فناوریهای جدید تجدید ساختار کنند. تجدید ساختاری که معمولاً ابتدا در فضای فیزیکی اتفاق میافتد و پای رسانههای نوین همچون صفحات نمایش، رایانه و اینترنت را به کلاسها باز میکند. آموزش از راه دور و آموزش معکوس نیز ازجمله روشهای نوین آموزش است که این روزها و به مدد همگانی شدن استفاده از رسانههای جدید گسترشیافته است. اما تغییر اصلی در محتوای آموزشی اتفاق میافتد. جایی که آموزش فناوری اطلاعات، کاربردهای رایانه، سواد دیجیتال، سواد رسانهای و مواردی از این قبیل جای خود را در برنامهریزی آموزشی بازکرده و در کنار ریاضی و فیزیک و ادبیات بهعنوان دروس رسمی تدریس میشوند.
سرگرمی+ آموزش
یکی از خصوصیات مهم رسانههای تصویری سرگرمکنندگی و جذابیت آنهاست. تولیدکنندگان محتوای رسانهای نیز تلاش میکنند برای جذب و نگهداشتن مخاطب از این خصوصیت استفاده کنند. همین مسئله باعث شده عمدهی محتوای آموزشی رسانهها جنبهی سرگرمی و تبلیغاتی نیز داشته باشند و شیوهی خاصی از آموزش به نام «سرگرم آموزی»[1] را ترویج کنند. در این شرایط، استفادهی گستردهی کودکان و نوجوانان از رسانهها موجب میشود مخاطبان تنها به سرگرم آموزی عادت کنند و هنگام مواجهه با گونههای رسمی و سنتی آموزش دچار مشکل شده و تمرکزشان را از دست بدهند. این وضعیت معلمان را برای افزایش جذابیت طراحی آموزشی، آمیختن آموزش با بازی و سرگرمی و حفظ تمرکز دانش آموزان در کلاس درس دچار چالش میکند. در کنار فرصتها و تهدیدهای ذکرشده، مسئلهی «دانش تصنعی» یا «بیسوادی مدرن» یکی از مهمترین چالشهای به وجود آمده در سپهر آموزش و رسانه است که به امید پروردگار در شمارهی آینده دربارهی آن بهتفصیل سخن خواهیم گفت.
منابع:
حسینی، سید بشیر و حق پناه، حسین. «150 هشتگ #نهضت_سواد_رسانه_ای». تهران: رواق اندیشه، 1394، صفحات 37-39
خسروشاهی، حبیب. «آموزشوپرورش در عصر جهانیشدن چالشها و راهبردهای مواجهه بــا آن». فصلنامه مطالعات راهبردی جهانیشدن، دوره 1، شماره 1، زمستان 1389، صفحات 196-153
قدیمی، اسماعیل. «نقش و تأثیر رسانههای همگانی نوین بر نظام آموزشوپرورش». کتاب ماه علوم اجتماعی. سال هفدهم، دوره جدید- شماره 67 ، صفحات 33-39
Cuc, M. C. (2014). The influence of media on formal and informal education. Procedia - Social and Behavioral Sciences( 143), 68 – 72.
[1] سرگرم آموزی فرایندی هدفمند بهمنظور انتقال پیامهای آموزشی در قالبهای سرگرمیاست و ترجمه ی لغت انگلیسی Edutainment است که از ترکیب دو لغت Education و Entertainment به دست آمده است.