آموزش رسانه ای - این قسمت: سوپرمن و قانون بقای انرژی!
این متن در ماهنامه رشد معلم (آبان 96) منتشر شده است. (جهت دریافت مقاله کلیک کنید)
"بازنمایی" یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانهای است. کلمه ای که معانی احتمالی متفاوتی را به همراه دارد. بازنمایی راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیت ها را نشان میدهند. از نظر«ریچارد دایر» مفهوم بازنمایی در رسانهها عبارت است از: "ساختی که رسانههای جمعی از جنبه های مختلف واقعیت مثل افراد، مکآنها، اشیاء، اشخاص، هویت های فرهنگی و دیگر مفاهیم مجرد ایجاد میکنند. تجلی بازنمایی ها ممکن است به صورت گفتاری، نوشتاری یا تصاویر متحرک باشد".
واقعیت اجتماعی با از عبور از فیلتر رسانهها تبدیل به بازنمایی رسانهای از آن واقعیت میشود. رسانهها دنیایی را به نمایش میگذارند که اگرچه حقیقی به نظر میرسد، اما با یک نگاه گزینششده در معرض دید مخاطبان قرار دادهشده است. هر نویسنده، فیلمساز یا عکاسی دیدگاههای خودش را دارد و هنگام ساخت پیام رسانهای و یا انتشار آن از زاویة دید خودش به یک موضوع واقعی نگاه میکند. هر پیامی فقط برخی از جنبههای یک رویداد و واقعیت را برجسته میکند و بخشی دیگر را بیاهمیت جلوه داده یا بازگو نمیکند. به همین خاطر است که گاهی میبینیم روایتهای دو روزنامه یا دو بخش خبری از یک واقعه کاملاً باهم متفاوت است. البته بازنمایی لزوما به این معنا نیست که هر پیام رسانهای لزوما ضد واقعیت یا کاریکاتوری از آن باشد، بلکه رسانه با استفاده از بازنمایی می کوشد تفسیر و تحلیل خود را از واقعیت بیرونی، به طور آشکار و پنهان به مخاطبان ارسال کند.
دیوید باکینگهام می نویسد: «رسانهها پنجره ی شفافی به روی جهان نیستند بلکه روایت با واسطه ای از جهان را فراهم میکنند. آنها صرفا واقعیت را نشان نمی دهد بلکه آن را باز می نمایانند. حتی زمانی که رسانهها درگیر حوادث زندگی واقعی می شوند (مثلا اخبار یا مستند و ...) فرایند تولید رسانه با انتخاب و ترکیب رویدادها، حوادث را به درون داستآنها و خلق شخصیت ها می کشاند. از این رو بازنمایی رسانه ما را به ناچار به نگریستن جهان، تنها از راه های خاصی و نه هر راه دعوت می کند.»
اگر مخاطبان رسانه، منفعل و بیسواد (رسانهای) باشند جهان را از دریچة نگاه رسانهها میبیند و باور میکنند. مثالهای متعدد وجود دارد که تصویر به نمایش درآمده از جهان در رسانهها، تصویری بهغایت انحرافی از واقعیت است؛ اما مخاطبان منفعل و بیسواد (رسانهای) آنچه از رسانهها دریافت میکنند را تا حد زیادی بهعنوان بازتابی از واقعیت میپذیرند. در این صورت منطقی به نظر میرسد که بسیاری از مردم آمریکا ایرانیان را عرب و فلسطینیان را تروریست فرض کنند! علت اصلی چنین سادهانگاری این است که مخاطب منفعل بهندرت در مواجهه با پیام رسانهای دست به پرسشگری میزند و کمتر از تفکر انتقادی خود بهره میگیرد. مدرسه، کلاسهای درسی و فعالیتهای فوقبرنامه فضای بسیار مناسبی جهت تقویت مهارت پرسشگری و گفتگوی انتقادی درباره بازنماییهای رسانهای است. در ادامه نمونههایی از آموزش بازنمایی در کلاسهای درسی بیانشده است که میتواند جهت استفاده و الهام بخشی به معلمان عزیز مفید فایده باشد:
- مثالهای ملموسی از رسانههای رایج و محبوب بیاورید. فیلمهای سینمایی، تبلیغات تلویزیونی یا کلیپهای در دسترس را به بچهها نشان دهید و از آنها بخواهید در مورد میزان و نسبت واقعنمایی آنچه نمایش داده میشود با آنچه در واقعیت است صحبت کنند. برای مثال در کلاس علوم یا فیزیک میتوانید قوانین فیزیکی در فیلمهای سینمایی ابرقهرمانی (همچون سوپرمن، مرد عنکبوتی، مرد خفاشی و ...) را با دنیای واقعی مقایسه کنید.
- روش بحث درباره یک موضوع به شیوهای علمی و نحوهای که همان موضوع در رسانههای اجتماعی مطرح میشود را باهم مقایسه کنید. بهعنوانمثال در کلاس ادبیات به نحوهی کاربرد شعر در متن ترانهها و تبلیغات آهنگین؛ یا در کلاس آمار به نمودارها در نظرسنجیها و مناظرات سیاسی و گزارشهای مطبوعاتی اشاره و آنها را باهم مقایسه کنید.
- یکی از مهمترین مفاهیم در بحث بازنمایی، طرد و حذف رسانهای یک موضوع است. در کلاس گفتگو کنید چرا برخی موارد که مرتبط به درس شماست علیرغم اهمیت علمی یا عملی در رسانهها حضور ندارند و به آنها پرداخته نمیشود.
- ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﺨﯿﻞ ﻭ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺩﻫﻨﺪ. در کلاس انشاء نمونههایی از داستآنها و متون واقعی و تخیلی را باهم مقایسه کنید و از بچهها بخواهید یک اتفاق واقعی را توصیف کرده و در برخی از موقعیت ها تخیل خود را دخیل کنند. سپس بقیه دانش آموزان بخش های تخیلی و واقعی را تشخیص داده و از هم جدا کنند. با آنها درباره پیچیدگی تمییز این دو حوزه در رسانهها گفتگو کنید.
- تشخیص تفاوت میان اطلاعات و نظرات شخصی تولیدکنندگان رسانهای نیز در بحث بازنمایی اهمیت دارد. مقالهای مرتبط بادرس را به دانش آموزان داده و از آنها بخواهید اطلاعات و تحلیل و نظرات نویسنده مطلب را از هم جدا کنند.
- درباره تفاوت یک محصول تجاری یا ماده غذایی با تبلیغ تلویزیونی آن با بچهها گفتگو کنید.
- ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭﺍﺣﺪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﻭﻗﺖ ﻭ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺪﺕ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﯿﺪ برای مثال روزنامه های یک روز را به کلاس بیاورید و تیترهای آنها را با یکدیگر مقایسه کنید.
- ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭﺍﺣﺪ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻋﻤﻞ میکنند؟ دو گزارش خبری متفاوت از یک واقعه مشخص را در کلاس تحلیل کنید.
- ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ی ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭﺍﺣﺪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍی ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻨﺪ ﯾﺎ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭ ﺗﺼﺎﻭﯾﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﺎﺭی ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﯿﺎﻡ ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﯽ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﻮﺩ) . ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻠﻖ ﯾﮏ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﺒﺮی ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩ ﺭﺍ ﺳﺮﮔﺮﻡﮐﻨﻨﺪﻩ ﯾﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ.
منابع و مآخذ:
باکینگهام, دیوید . 1389. آموزش رسانهای. ترجمه حسین سرفراز. تهران: دانشگاه امام صادق (ع)
حسینی, سیدبشیر و حسین حق پناه. 1394. 150 هشتگ نهضت سواد رسانهای. تهران: رواق اندیشه.
استافورد, گیل و رو. 1389. مدرسه همشهری. دسترسی: خرداد 1396 http://www.hamshahritraining.ir/news-3217.aspx.
شیبی، سیدنی و فیث روگو. 12روش ساده برای ادغام تفکر انتقادی و سواد رسانهای با برنامه درسی. ترجمه گروه آموزش مدرسه افراز