در جست و جوی حقیقت

صفحه ی شخصی حسین حق پناه

در جست و جوی حقیقت

صفحه ی شخصی حسین حق پناه

در جست و جوی حقیقت

"نیچه خطاب به فیلسوفان می گوید:
«خانه هایتان را در دامنه های کوه آتشفشان بنا کنید»
و من همه کسانی را که در جست و جوی حقیقت اند مخاطب این سخن می یابم.
«گریختن» مطلوب طبع کسانی است که فقط به عافیت می اندیشند
و اگر نه،
مرگ یک بار،
زاری هم یک بار..."

آموزش رسانه‌ای: معلم شیشه‌ای!

حسین حق‌پناه | يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۴ ق.ظ

این مقاله که - چندان هم با جنایت روزهای اخیر بی ارتباط نیست - در ماهنامه رشد معلم (اردی‌بهشت 97)  منتشر شده است. (دریافت مقاله)

در دوره راهنمایی، فهمیدن اسم کوچک معلمانمان یک آرزو بود یا اگر آن ها را در خیابان با همسر و فرزندان می دیدیم نقل محفل زنگ تفریح هایمان تا یک هفته جور می شد! با رسیدن به دبیرستان فاصله کمتری با معلمانمان احساس می کردیم و در این میان معمولا محبوبترین معلمین ما آن هایی بودند که با ایجاد فضایی دوستانه در کلاس و بیرون کلاس، با ما در اردو و زنگ تفریح و ورزش همراه شده  و بیش از حرف، با رفتارشان بر ما تأثیر می گذاشتند.  البته همچنان ادب و احترام معلم-شاگردی پابرجا بود و به خودمان اجازه شکستن دیوار فرضی و ارتباط دوستانه خارج از محیط مدرسه را نمی دادیم. 

این روزها اما از همان جلسه اولی که سر کلاس می روم؛  بچه ها به دنبال شماره تلفن من هستند تا بتوانند من را  در گروه  تلگرامی شان اضافه کرده  و با هم ارتباط داشته باشیم! در فاصله بین کلاس و اتاق دبیران هم چندتایی از دانش آموزان با صدایی آرام و لبخندی بر لب نشانی صفحه شخصی اینستاگرامم را می پرسند. البته که در نهایت هر دو گروه بچه ها با مقاومت من رو به رو می شوند و ارتباط شخصی تلفنی و مجازی را به بعد از فارغ التحصیلی‌شان موکول می کنم. البته همه ی همکارانم به سخت‌گیری من  نیستند و بعضا در همان جلسه شماره یا نشانی شبکه اجتماعی شان را روی تخته نوشته و به تعداد «دنبال کنندگان» شان اضافه می کنند. اگرچه من با آن ها موافق نیستم اما همه در یک نکته مشترکیم: بچه‌ها پیدایمان می‌کنند! یعنی بالاخره تا آخر سال چند نفرشان به هر شیوه ی ممکن من را در شبکه های اجتماعی پیدا می کنند و هفته به هفته احوال من و نمره ها و تکالیفشان را می پرسند! 

بدیهی است که می توان از ظرفیت کم نظیر شبکه های اجتماعی در امر آموزش استفاده های فراوانی کرد و به لطف خدا در نوشته بعدی به آن خواهیم پرداخت. اما آنچه در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته؛ ملاحظاتی در مورد نحوه حضور شخصی معلمان در شبکه های اجتماعی است.

شبکه های اجتماعی: مدرسه ‌ی پنهان مجازی

فضای مجازی بر خلاف اسم فریبنده اش، کاملا حقیقی و در امتداد واقعیت روزمره زندگی ماست. این فضا به هر کاربری اجازه می دهد که با استفاده از تلفن همراه و اینترنت، بدون «حاضر» شدن در زمان و مکان مشترک، «ناظر» رویدادهایی باشد که ما  در شبکه های اجتماعی مجازی به اشتراک می گذاریم. دانش آموزان ما هم می توانند بیرون از کلاس، ما را «دنبال» کنند و این کار را تا محل کارمان، اتاق شخصی، قرار خانوادگی و یا هر جای دیگری که ما به اشتراک می گذاریم ادامه دهند. 

در این شرایط فرایند اثرگذاری معلم محدود به فضای کلاس و زمان حضورش در مدرسه نیست بلکه در «مدرسه پنهان» و غیررسمی ایجاد شده در فضای مجازی، ارتباط دانش آموز و معلم کماکان ادامه دارد. حتی اگر یک طرف این ارتباط -یعنی معلم- متوجه تعامل و اثرگذاری نباشد و آن را جدی نگیرد باز هم  فرایند الگوپذیری و تربیت تداوم دارد و چه بسا به شکلی  گسترده تر رخ می دهد. زیرا برخلاف فضای محدود و رسمی کلاس، صفحات شخصی مجازی، بازتابی از علایق، سبک زندگی، روابط اجتماعی  و  نظرات مختلف سیاسی و فرهنگی معلم  است که در محیط رسمی مدرسه کمتر امکان بروز و ظهور دارد. کنجکاوی دانش آموزان برای ورود به فضای غیررسمی معلمان و ارتباط مجازی با آن ها هم مزید بر علت می شود تا با «معلم های شیشه‌ای» رو به رو باشیم که هویتشان در بستر اینترنت هویداست و چیز زیادی برای مخفی کردن ندارند!

اگر معلمی را چیزی بیشتر از «تدریس» می‌دانیم و در فضای واقعی تلاش می کنیم ظاهر و رفتارمان هم برای دانش‌آموزان «درس» آموز باشد؛  لازم است برای پدیده ی معلم شیشه ای در شبکه‌های اجتماعی هم چاره ای بیندیشیم.  در غیر این صورت بچه ها خیلی زود تناقض بین ظاهر ما در مدرسه و بازنمایی زندگی‌مان که در فضای مجازی منتشر می شود را متوجه می شوند و در برابر آن موضع می گیرند. نکات زیر پیشنهادهایی جهت مدیریت هوشمندانه رفتار مجازی ماست. معلمان عزیز با دقت و ظرافت خود می توانند این نکات را غنی سازی و اصلاح نمایند:

.1 اگر نمی خواهیم دانش آموزانمان درباره عکس سفره شام دیشب و یا شیرین کاری جدید فرزندمان که روی اینستاگرام گذاشته بودیم سر کلاس صحبت کنند لازم است تکلیفمان را با محتواهای خصوصی و شخصی‌مان مشخص کنیم. قفل کردن صفحه و خصوصی سازی آن در برخی شبکه های اجتماعی امکان پذیر است و اجازه می دهد بازدیدکنندگان را مدیریت کنیم. داشتن دو پروفایل (یکی شخصی و یکی عمومی) هم راه حلی دیگر است.

.2 علی رغم قفل کردن و خصوصی سازی صفحه، باز هم بسیاری از رفتارهای مجازی ما مثل عکس پروفایل، لایک ها و نظرات و ... قابل مشاهده و یا ردیابی خواهد بود. به خاطر داشته باشید که زمان حضور شما در شبکه‌های اجتماعی نیز اهمیت دارد و برای دیگران نیز قابل مشاهده است. پست گذاشتن در  نیمه ی شب، سر کلاس یا وسط جلسه مراقبت امتحان ممکن است منجر به تخطئه ی مدیر مدرسه یا مچ گیری توسط دانش‌آموزان شود!

.3 ما کنترلی بر روی محتوای صفحات شخصی دانش آموزانمان نداریم و اگر آن ها محتوای نامناسبی منتشر کنند، نمی توانیم خود را به ندیدن بزنیم و ممکن است مجبور به واکنش حقیقی یا مجازی شویم که تبعات دیگری دارد. پس بهتر است دانش آموزانمان را "دنبال" نکنیم! در صورت درخواست و اصرار آن ها برای دوستی در شبکه های اجتماعی نیز قانون مشخصی وضع و به آن ها اعلام کنیم. برای مثال ارتباط مجازی را به بعد از فارغ التحصیلی موکول کنیم.

.4 اگر می‌خواهیم از ظرفیت شبکه های اجتماعی استفاده کنیم و با ایجاد یک «پاتوق سایبری» مباحث درسی کارهای جانبی کلاس را در فضای مجازی دنبال کنیم؛ لازم است به نحوی این فضا را ایجاد کرده که امکان مدیریت صفحه با خودمان باشد و در صورت ایجاد مشکل محتوایی یا فنی بتوانیم آن را حل کنیم. همچنین قوانین مشخصی برای نحوه حضور دانش آموزان در پاتوق سایبری تدوین کرده و آن ها را به طور صریح و مشخص در فضای حقیقی کلاس اعلام نماییم.

.5 در برخی مدارس آیین نامه ها و مصوبات خاصی درباره محدودیت های استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی وجود دارد. برای استفاده از شبکه های اجتماعی در فرایند تدریس، ملاحظات و قوانین مدرسه درباره شبکه های اجتماعی را در نظر بگیریم.

.6 قبل از اینکه در صفحه شخصی خود از مدرسه و همکاران خود انتقاد کنیم به عواقب آن توجه کنیم. به خاطر داشته باشیم که ممکن است دانش آموزان، اولیاء و یا همکارانمان هم صفحه مجازی ما را دنبال کنند. نگارنده قبلاً به دلیل عدم توجه به همین نکته دچار مشکلاتی شده است!

.7 درباره به اشتراک گذاری عکس دانش آموزان نیز احتیاط کافی به خرج دهیم. معمولا اولیاء بچه ها – خصوصاً دختران- نظرات متفاوتی درباره انتشار عکس های فرزندانشان در فضای مجازی دارند. حتی اگر صفحه ی ما خصوصی باشد و عکس ها را هم برای مدت محدودی منتشر کنیم باز هم امکان نسخه برداری از آن ها و بازنشر توسط دیگران وجود دارد.


نظرات  (۱)

بسیار مقاله ی پر مغز و حاوی نکات ترتیبی اثر گذاری بود.
باتشکر از زحمات شما
پاسخ:
با تشکر از شما که اینجوری هم که شده ما را یاد می‌کنید!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی